اندیشکده روسی: تفرقه بینداز و حکومت کن دیگر کارساز نیست
به گزارش بلندانیوز، کوشش غرب برای بازگشت به شرایط گذشته خود با بن بست روبرو شده است و ترویج فزونی ایدئولوژیک در قرن جدید کارساز نیست.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، اندیشکده روسی باشگاه مباحثه والدای مقاله ای را به قلم نلسون وونگ، معاون مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی شانگهای، در پاسخ به این پرسش که آیا غرب جزئی از بازی آینده دنیا خواهد بود؟ منتشر نموده است.
وونگ در این مقاله می نویسد: قبل از بحث در خصوص اینکه دنیا به کجا می رود، بیایید به طور خلاصه به فضای ژئوپلیتیک قبل از همه گیری ویروس کرونا برگردیم. در اکتبر سال 2019 هنگامی که دونالد ترامپ کوشش می کرد تا تجارت آمریکایی را به ایالات متحده بازگرداند و همزمان نیز جنگ تجاری علیه چین را در پیش می گرفت، اتحادیه اروپا و تعداد زیادی از کشور ها در سایر قاره ها به سرعت تجارت خود با چین را افزایش دادند.
وی ادامه می دهد: در همان ماه امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه پس از تشییع جنازه ژان شیراک در پاریس، صریحاً گفت که روسیه دشمن اروپا نیست. در هر صورت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز در مراسم تشییع جنازه حضور داشت. اندکی پس از آن پوتین در سوچی از تمایل خود برای اطمینان از صلح و رفاه در اوراسیای عظیم و همکاری بین کشور های دو قاره صحبت کرد.
کارشناس مسائل بین الملل اضافه می نماید: چند ماه بعد در فوریه سال 2020، دقیقاً در شروع همه گیری ویروس کرونا، مکرون در کنفرانس امنیتی مونیخ از برنامه بلندپروازانه اصلاحات در اروپا صحبت کرد و تأکید کرد که اروپا باید از نظر سیاست خارجی و امنیتی خود از واشنگتن مستقل گردد. در آن موقع بود که دنیا شاهد یک فرایند نزدیک شدن اروپا و آسیا در برابر سیاست اول آمریکا بود. سیگنال دیگری توسط دولت ترامپ ارسال شد که اعلام عدم تمایل برای احترام به تعهدات ناتو را نشان می داد.
وونگ درباره رشد مالی چین در دوره کرونا، شرح می دهد: در ماه های بعد چین در حالی که به طور مؤثر با شیوع ویروس کرونا مبارزه می کرد، به طور همزمان به عنوان مرکز اقتصاد دنیای عمل می نماید. چین در این فاصله به یکی از معدود کشور هایی تبدیل شد که همچنان پیروز به رشد مثبت فراوری ناخالص داخلی در سال 2020 شد. چین عظیمترین شریک تجاری کشور های آسه آن و اتحادیه اروپا شد. تجارت چین با ژاپن رشد 1.2 درصدی و با کشور کره جنوبی نیز رشد 0.7 درصدی داشت. حتی در بحبوحه جنگ تجاری چین و ایالات متحده آمریکا، تجارت دوجانبه دو کشور در سال 2020 با رشد 8.8 درصدی همراه بود و بر اساس آمار چین، آمریکا به سومین شریک تجاری این کشور تبدیل شد.
وی درباره شرایط مناسبات بین قدرت ها در آینده نظام بین الملل، می نویسد: اتفاقات اخیر در سیاست دنیای نگرانی بیشتری درباره اینکه دنیا به کدام سمت می رود را افزایش می دهد. کمتر از دو ماه از روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، واشنگتن همچنان به اتهامات علیه چین ادامه می دهد و به خود این حق را می دهد هر زمانی که بخواهد اقدامات یکجانبه علیه چین انجام دهد. اما زمانی که آمریکا کوشش کرد تا با همراهی متحدان، چین را به نقض حقوق بشر در سین کیانگ چین متهم کند، این بار چین با تکیه بر شواهد بسیار مشکوک تصمیم گرفت که ساکت نماند.
در این مقاله آمده است: در حالی که تضمین های بایدن در خصوص بازگشت آمریکا به رهبری دنیای طی سخنرانی اخیر خود در کنفرانس امنیتی مونیخ مورد تأکید نهاده شد، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان هشدار داد که غرب و دموکراسی باید در اولویت اقدامات خود باشد و فقط در خصوص ارزش ها نباید صحبت کرد. دولت بایدن اکنون به شدت متحدان خود را وادار می نماید تا روسیه و چین را از خود دور نمایند.
وونگ معتقد است: ترس می تواند افراد را به اقدامات غیرمنطقی سوق دهد و ورود به درگیری عمدتاً ناشی از عدم اعتماد به نفس لازم در یک رقابت عادلانه است. در دنیای که بسیاری از کشور ها دارای تسلیحات هسته ای هستند، شکستن چارچوب ژئوپلیتیکی قدم بسیار خطرناکی است که جامعه دنیای باید آن را محکوم کند.
به نظر کارشناس مسائل بین الملل، تفرقه بینداز و حکومت کن به عنوان یک ترفند قدیمی دیگر برای دخالت در امور داخلی سایر کشور ها یا ترویج فزونی ایدئولوژیک در قرن بیست و یکم کارساز نیست. در قرن جدید بهبود زندگی مردم باید در اولویت اصلی همه دولت ها باشد. کشور های دنیا بایستی برای مقابله با تهدید های مشترک مانند تغییرات آب وهوایی، گسترش تسلیحات هسته ای، بیماری ها و تروریسم با یکدیگر همکاری داشته باشند.
نویسنده در سرانجام با توجه به بعضی اظهارات درباره رهبری چین در آینده دنیا، تأکید می نماید: البته تصور اینکه دستور کار دنیای توسط آسیایی ها معین می گردد و غرب به زودی از بازی خارج خواهد شد نیز درست نیست. با وجود همه دستاورد های اخیر در چین، سرانه فراوری ناخالص داخلی این کشور کمتر از ایالات متحده آمریکا، ژاپن و دیگر کشور ها است. اما چین یک قدرت در حال رشد با بازار مصرف بسیار گسترده طبیعتاً یک بازیگر مهم در سازمان های بین المللی است و باید برای زمامداری دنیای حرفی برای گفتن داشته باشد.
منبع: خبرگزاری دانشجو